Tuesday 13 November 2007

دوستی می‌میرد

انسان، از آن چیزی که بسیار دوست می‌دارد، خود را جدا می‌سازد؛
در اوج ِ تمنا نمی‌خواهد؛
دوست می‌دارد، ولی در‌عین‌حال می‌خواهد که متنفر باشد؛
امیدوار است، اما امیدوار است که امیدوار نباشد؛


همواره به‌یاد می‌آورد که می‌خواهد فراموش کند.

4 comments:

Anonymous said...

تمام این هااز دردسر انرژی مجازی ست. چه می توان کرد؟ سیم ها را دانه دانه جدا کن و آرام شو. می دانم که ساده نیست اما چاره چیست؟

Anonymous said...

همیشه در فراق لذتی هست که تو وصال نیست.

البته بعضی ها بهش اعتقاد ندارن.

ولی من معتقدم . سخت هم معتقدم.

دوستش داری... میذاره میره.....همش بهش فکر میکنی....وقتی میبینیش آرزو می کنی که نمی دیدیش...!وای خدایا چی میگم ... این همه مدت منتظر همین لحظه بودی......امیدواریم که امیدوار نباشیم...ا

zohreh said...

salam
veblogeton az oon veblog hast ke bayad ye rooze kamel morkhasi begiramo bishinam bekhoonamesh
mamnoonam az in ke be blogam sar zadino baram comment gozashtin

Anonymous said...

Far from fire...
Heating the freezed sun.

Lunchtime

Post a Comment