Monday 3 December 2007

عضلاتی منقبض

برف می‌بارد
ابرها تیره می‌شوند
آفتاب می‌تابد
خدا می‌آید
دنیا رنگ می‌گیرد
کودکان فوتبال بازی خواهند کرد
زنی با چشمان ِ درشتش مرا می‌نگرد.

کاش می‌توانستم دوباره شروع کنم؛
خودم را حفظ خواهم کرد؛
راهی خواهم یافت.

تمرکز کردم؛
بمان.

تنها درد است که می‌ماند؛

ای شیرین‌ترین دوستم،
قرار ِ آخر.

0 comments:

Post a Comment